اخبار لحظه ای

چالش‌های آشنا نبودن با «زبان اشاره» و گرفتاریهای «ناشنوایان»



علیرضا نجف‌پور رئیس انجمن خانواده ناشنوایان ایران با بیان اینکه ناشنوایان در ایران با چالش‌های مختلفی در حوزه‌های مختلف خدمات شهری، امدادی، آموزشی، سلامت و سایر بخش‌ها مواجه‌اند، به وضعیت دسترسی این قشر به خدمات شهری می‌پردازد و به ایسنا می‌گوید: یکی از مشکلات موجود در جامعه بحث عدم دسترسی به زیرساخت‌های اطلاع‌رسانی بصری است؛‌ چراکه بسیاری از اطلاع‌رسانی‌ها در فضاهای عمومی (مانند ایستگاه‌های اتوبوس، مترو، فرودگاه‌ها) به‌صورت شنیداری انجام می‌شود که اینگونه اطلاع‌رسانی‌ها برای ناشنوایان غیرقابل استفاده است و از همین رو باید زیرساخت‌های بصری مانند نمایشگرهای متنی و سیگنال‌های نوری تقویت شوند.

عدم آشنایی ارگان‌ها و سازمان‌ها با زبان اشاره

وی با انتقاد از عدم وجود تابلوهای راهنما و اطلاعات کافی تاکید می‌کند: در بسیاری از ساختمان‌های عمومی، تابلوهای اطلاع‌رسانی کافی برای راهنمایی ناشنوایان وجود ندارد و همین امر نیز این قشر را برای تردد در سطح شهر با چالش مواجه کرده است. علاوه بر این نیز کارمندان بخش‌های خدماتی شهرداری، بهزیستی، دادگاه، پلیس و سایر ارگان‌ها اغلب آشنایی کافی با زبان اشاره ندارند که این موضوع باعث کاهش کیفیت ارائه خدمات می‌شود.

رئیس انجمن خانواده ناشنوایان ایران در ادامه درخصوص خدمات امدادی و به دنبال آن نبود سیستم‌های هشداردهنده مناسب، تصریح می‌کند: سیستم‌های هشداردهنده مانند آژیرها یا اطلاع‌رسانی‌های صوتی در مواقع اضطراری (مانند آتش‌سوزی، زلزله و…) اغلب ناشنوایان را در شرایط ناامن قرار می‌دهد. سیستم‌های بصری و لرزشی در این زمینه می‌توانند مؤثر باشند.

ناآشنایی نیروهای امدادی در برقراری ارتباط مؤثر با ناشنوایان

نجف‌پور با اشاره به عدم آمادگی نیروهای امدادی برای ارتباط با ناشنوایان، یادآور می‌شود: بسیاری از نیروهای امدادی مانند پلیس، آتش‌نشانی و اورژانس فاقد آموزش‌های لازم برای برقراری ارتباط مؤثر با ناشنوایان هستند که این مسئله می‌تواند منجر به تأخیر در ارائه خدمات شود. این درحالیست که افراد ناشنوا و کم‌شنوا به علت محدودیت شنوایی و عدم برخورداری از مهارت‌های اجتماعی لازم، با مشکلات عدیده‌ای در زندگی روزمره مواجه می‌شوند.

چالش‌های ناآشنایی با یک زبان

وی در ادامه به تشریح خدمات آموزشی اشاره می‌کند و می‌گوید: تعداد معلمان حرفه‌ای که مسلط به زبان اشاره باشند و بتوانند در کلاس‌های ویژه ناشنوایان تدریس کنند، کافی نیست که همین موضوع موجب کاهش کیفیت آموزش برای این گروه می‌شود. به رسمیت نشناختن زبان اشاره در ادارات، مراکز درمانی، امدادی و آموزشی باعث ایجاد مشکلات جدی برای ناشنوایان در ارتباط با خدمات اساسی می‌شود. در ادارات و مراکز خدمات عمومی، نبود مترجم یا کارمند آشنا به زبان اشاره، دسترسی به اطلاعات و خدمات را دشوار می‌کند. در مراکز درمانی، این عدم آشنایی می‌تواند منجر به اشتباهات پزشکی و کاهش کیفیت مراقبت شود. همچنین، نیروهای امدادی اغلب توانایی برقراری ارتباط مؤثر با ناشنوایان را ندارند و در مراکز آموزشی، کمبود معلمان مسلط به زبان اشاره کیفیت آموزش را تحت تأثیر قرار می‌دهد.

رئیس انجمن خانواده ناشنوایان ایران علاوه بر این نیز،‌ نسبت به ناکافی بودن منابع آموزشی و همچنین فقدان برنامه‌های آموزشی فراگیر برای ناشنوایان نیز انتقاد می‌کند و می‌افزاید: بسیاری از مدارس و مؤسسات آموزشی فاقد برنامه‌های یکپارچه برای ادغام دانش‌آموزان ناشنوا در سیستم‌های آموزشی عمومی و بیشتر دانش‌آموز اتیسم هستند.

تاثیر نبود مترجم زبان اشاره در مراکز درمانی و بروز اشتباهات پزشکی و تشخیص نادرست

نجف‌پور در بخش دیگری از این گفت‌وگو به تشریح وضعیت خدمات سلامت به ناشنوایان می‌پردازد و یادآور می‌شود: مشکلات ارتباطی در محیط‌های درمانی از جمله چالش‌های همیشگی ناشنوایان بوده است. آنها هنگام مراجعه به بیمارستان‌ها و مراکز درمانی با مشکل برقراری ارتباط با کادر درمانی مواجه می‌شوند که همین نبود مترجم زبان اشاره یا ابزارهای دیجیتالی جهت تسهیل ارتباط می‌تواند منجر به اشتباهات پزشکی و تشخیص نادرست شود.

بنابر اظهارات وی، بسیاری از پزشکان و پرستاران آشنایی کافی با نیازهای ناشنوایان ندارند و این باعث کاهش کیفیت مراقبت‌های بهداشتی می‌شود. از سوی دیگر نیز بسیاری از اطلاعات بهداشتی و درمانی به‌صورت نوشتاری و بصری به‌روزرسانی نمی‌شوند و همین موضوع باعث عدم دسترسی مناسب ناشنوایان به این اطلاعات شده است.

رئیس انجمن خانواده ناشنوایان ایران چالش‌های فرهنگی و اجتماعی که منجر به عدم آگاهی عمومی از نیازهای ناشنوایان شده را از دیگر مشکلات این قشر مطرح می‌کند و می‌افزاید: جامعه هنوز به‌طور کامل از نیازها و چالش‌های ناشنوایان آگاه نیست. نبود فرهنگ‌سازی در این زمینه باعث می‌شود که این گروه با موانع ارتباطی و اجتماعی بسیاری مواجه شوند. از سوی دیگر نیز باتوجه به موانع در مشارکتِ فعالیت‌های اجتماعی، ناشنوایان به دلیل محدودیت‌های ارتباطی، در بسیاری از رویدادها و فعالیت‌های اجتماعی و فرهنگی جامعه نمی‌توانند به‌طور کامل مشارکت داشته باشند.

به گفته نجف‌پور، فرهنگ‌سازی و آگاهی‌بخشی برای ناشنوایان در مقایسه با سایر افراد دارای معلولیت کمتر مورد توجه قرار گرفته و بیشتر بار این مسئولیت بر دوش جامعه ناشنوایان و خانواده‌های آن‌ها افتاده است، ادامه می‌دهد: در حالیکه در برخی موارد بخش دولتی برنامه‌ها و حمایت‌های محدودی را در راستای حقوق معلولان اجرا می‌کند، به نظر تلاش‌های جامع و ساختاریافته برای فرهنگ‌سازی در زمینه ناشنوایان کمتر صورت گرفته است. دولت معمولاً به مسائل کلان‌تر و گسترده‌تر پرداخته و در زمینه‌های اجرایی مانند فراهم آوردن امکانات آموزشی یا پزشکی تلاش می‌کند، اما در بحث فرهنگ‌سازی عمومی برای ناشنوایان، حضور و فعالیت دولت به وضوح کمرنگ‌تر است. در مقابل، بخش خصوصی، به‌ویژه خانواده‌های ناشنوایان و خود جامعه ناشنوا، به شکل فعالی در فضای مجازی و دیگر بسترهای اجتماعی به ترویج آگاهی و ایجاد فضای حمایتی برای ناشنوایان پرداخته‌اند. این افراد به دلیل درک عمیق‌تری که از نیازهای جامعه ناشنوا دارند، فعالیت‌هایی چون برگزاری رویدادهای توسعه فردی، کارگاه‌ها و کمپین‌های آگاهی‌بخشی را هدایت می‌کنند.

وی بیان می‌کند: به نظر می‌رسد نیاز مبرمی به مشارکت فعال‌تر دولت در این زمینه وجود دارد. بخش دولتی می‌تواند از تجربه و تخصص این افراد در برنامه‌های فرهنگ‌سازی خود استفاده کند و با همکاری با بخش خصوصی، برنامه‌های گسترده‌تری را برای افزایش آگاهی عمومی، تسهیل دسترسی به امکانات و بهبود وضعیت فرهنگی و اجتماعی ناشنوایان اجرا کند.

چالش‌های ناشنوایان و CODAها

رئیس انجمن خانواده ناشنوایان ایران در همین راستا با اشاره به موضوع CODA (فرزندان والدین ناشنوا) یکی از جنبه‌های بسیار مهم در آگاهی‌بخشی به جامعه را فرهنگ‌سازی از این زاویه، می‌داند و خاطرنشان می‌کند: فرهنگ‌سازی برای فرزندان والدین ناشنوا موضوعی است که متأسفانه در ایران کمتر به آن پرداخته شده است. این درحالیست که در کشورهای خارجی فیلم‌ها و پروژه‌های موفقی درخصوص نحوه تعامل، چالش‌ها و زندگی فرزندان خانواده‌های ناشنوا ساخته شده‌ است که این گونه فیلم‌ها نه تنها توجه به ناشنوایان را افزایش می‌دهد، بلکه ارتباط بین جوامع شنوا و ناشنوا را نیز بهبود می‌بخشد.

نجف‌پور ادامه می‌دهد: در ایران، فرهنگ‌سازی برای ناشنوایان و CODAها هنوز به صورت عمیق و گسترده انجام نگرفته است. پاسخ به این مسئله از دو زاویه «نقش بخش خصوصی و جامعه ناشنوایان» و «نقش دولت و مراکز دولتی» قابل بررسی است؛ بخش خصوصی، به‌ویژه خود جامعه ناشنوا و خانواده‌هایشان، معمولاً به دلیل شناخت بیشتر از این نیازها پیشگام در اقدامات فرهنگ‌سازی هستند. خانواده‌های ناشنوا و CODAها اغلب در شبکه‌های اجتماعی و رویدادهای کوچک خصوصی، در تلاش برای افزایش آگاهی و ارتقاء ارتباطات میان جوامع مختلف هستند. اما این تلاش‌ها، با توجه به محدودیت منابع مالی و حمایتی، غالباً به جمع‌های کوچکتری محدود می‌شود و توانایی گسترش در سطح کلان جامعه را ندارد. چالش اصلی بخش خصوصی در این زمینه، نبود زیرساخت‌های حمایتی و مالی کافی است که بتواند این گونه اقدامات را به طور گسترده‌تری به جامعه معرفی کند. همچنین، محدودیت در دسترسی به رسانه‌های بزرگ برای تولید محتوای مرتبط و نبود سرمایه‌گذاران علاقه‌مند به این حوزه، توسعه این قبیل پروژه‌ها را دشوار می‌کند.

وی خاطرنشان می‌کند: از سوی دیگر اما، نهادهای دولتی باید پیشگام در فرهنگ‌سازی برای ناشنوایان و CODAها باشند، زیرا دولت‌ها دارای منابع و قدرت لازم برای ایجاد تغییرات عمیق در سطح جامعه هستند. مراکز دولتی می‌توانند با تخصیص بودجه، تسهیل تولید محتوای فرهنگی و آموزشی و همکاری با بخش خصوصی و خانواده‌های ناشنوا، پروژه‌های گسترده‌ای را آغاز کنند. برای مثال، تولید فیلم‌های سینمایی و مستند، برگزاری کارگاه‌ها و همایش‌ها، و حتی ورود به نظام آموزشی برای آگاهی‌بخشی به دانش‌آموزان و معلمان از طریق رسانه‌های دولتی می‌تواند تأثیر زیادی داشته باشد.

چرا دولت باید پیش‌قدم شود؟

رئیس انجمن خانواده ناشنوایان ایران درخصوص علت پیش‌قدم شدن دولت در این زمینه نیز اینطور توضیح می‌دهد: دولت می‌تواند با سیاست‌گذاری‌های حمایتی، سرمایه‌گذاری در حوزه تولید محتوا و فرهنگ‌سازی را جذاب‌تر کند. امکان دسترسی به رسانه‌های عمومی مانند تلویزیون و سینما بیشتر در اختیار بخش دولتی است که می‌تواند به سرعت فرهنگ‌سازی را در سطح ملی توسعه دهد. بخش دولتی می‌تواند با قانون‌گذاری، به بهبود زیرساخت‌های شهری و اداری برای ناشنوایان و خانواده‌هایشان کمک کند. این درحالیست که بخش خصوصی به دلیل محدودیت منابع و پشتیبانی، اغلب توانایی کافی برای توسعه فرهنگ‌سازی در سطح ملی ندارد، در حالیکه مراکز دولتی با دارا بودن قدرت اجرایی و منابع مالی باید پیش‌قدم شوند. دولت می‌تواند با حمایت از پروژه‌های خصوصی، ایجاد مشوق‌ها برای تولید محتوای فرهنگی و استفاده از ظرفیت‌های رسانه‌ای خود، نقش مؤثری در این زمینه ایفا کند.

نجف‌پور معتقد است که تشویق همکاری بین بخش خصوصی و دولت، به‌ویژه در تولید فیلم‌ها، سریال‌ها و مستندهای اجتماعی در مورد ناشنوایان و CODAها، می‌تواند بستری مناسب برای فرهنگ‌سازی عمیق و گسترده در جامعه فراهم کند.

چرا در ایران دسترسی ناشنوایان به فناوری‌ها کمتر است؟

نجف‌پور در همین راستا به کمبود فناوری‌های دسترسی‌پذیر برای ناشنوایان گریزی می‌زند و می‌گوید: با وجود پیشرفت‌های فناوری، هنوز بسیاری از ابزارهای دیجیتال و ارتباطی به طور کامل برای ناشنوایان بهینه‌سازی نشده‌اند. به‌عنوان مثال، بسیاری از اپلیکیشن‌ها و وب‌سایت‌ها فاقد امکانات زیرنویس یا مترجم زبان اشاره هستند. به طور مثال برای تبدیل گفتار یا متن به زبان اشاره نیز هوش مصنوعی می‌تواند متون یا گفتار را به زبان اشاره تبدیل کند و از طریق یک آواتار مجازی یا انیمیشن، این اشارات را به نمایش بگذارد. چنین برنامه‌هایی می‌توانند دسترسی افراد ناشنوا به محتوای دیجیتال، آموزشی و رسانه‌ای را تسهیل کنند. همچنین برای آموزش زبان اشاره به افراد شنوا، اپلیکیشن‌ها و پلتفرم‌های آموزشی مبتنی بر هوش مصنوعی می‌توانند زبان اشاره را به افراد شنوا آموزش دهند. این اپلیکیشن‌ها با استفاده از فناوری‌های تصویری و پردازش حرکات، به کاربران کمک می‌کنند تا زبان اشاره را به شیوه‌ای تعاملی و جذاب یاد بگیرند.

وی با اشاره به برنامه‌های جهانی برای دسترسی ناشنوایان به امکانات دیجیتال، افزود: در بسیاری از کشورها، تلاش‌های زیادی برای توسعه فناوری‌های مبتنی بر هوش مصنوعی برای ناشنوایان انجام شده است. برخی از پروژه‌های مهم جهانی عبارتند از گوگل و مایکروسافت که هر دو پروژه‌های بزرگی را برای توسعه سیستم‌های ترجمه زبان اشاره راه‌اندازی کرده‌اند. گوگل اخیراً اپلیکیشنی را معرفی کرده که می‌تواند زبان اشاره را با استفاده از دوربین تلفن همراه تشخیص دهد و آن را به متن یا صوت تبدیل کند. در دانشگاه‌های بین‌المللی نیز پژوهش‌های گسترده‌ای برای بهبود تشخیص خودکار زبان اشاره با استفاده از یادگیری عمیق و بینایی ماشین انجام می‌شود.

رئیس انجمن خانواده ناشنوایان ایران درخصوص وضعیت ایران در حوزه فناوری‌های زبان اشاره توضیح داد: در ایران برخی از تلاش‌ها برای توسعه فناوری‌های مرتبط با ناشنوایان و زبان اشاره صورت گرفته، اما این تلاش‌ها هنوز در مراحل ابتدایی قرار دارند و با چالش‌های متعددی روبه‌رو هستند. برخی از موارد مرتبط با این موضوع شامل توسعه اپلیکیشن‌ها و سرمایه‌گذاری محدود است. تابه حال چندین اپلیکیشن برای آموزش زبان اشاره ایرانی به افراد شنوا طراحی شده است. این اپلیکیشن‌ها اغلب توسط گروه‌های کوچک و استارتاپ‌های فناوری ساخته می‌شوند و توانسته‌اند توجه بخشی از جامعه ناشنوایان را جلب کنند. با این حال، این پروژه‌ها به دلیل محدودیت منابع مالی و فناوری، به اندازه پروژه‌های مشابه در کشورهای پیشرفته نیستند. از سویی دیگر در حال حاضر، سرمایه‌گذاری در ایران برای توسعه اپلیکیشن‌ها و فناوری‌های مرتبط با ناشنوایان و زبان اشاره محدود است. بیشتر تلاش‌ها توسط بخش‌های خصوصی و دانشگاهی انجام می‌شود و حمایت‌های دولتی و عمومی کمی در این حوزه وجود دارد. این محدودیت منابع، توسعه فناوری‌های نوین مانند هوش مصنوعی برای تشخیص و ترجمه زبان اشاره را کندتر کرده است.

نجف‌پور ادامه می‌دهد: این درحالیست که ابزارهای کمکی مانند سمعک‌ها، کاشت حلزون و دستگاه‌های تقویت صدا برای بسیاری از ناشنوایان از لحاظ مالی غیرقابل دسترس هستند.

رئیس انجمن خانواده ناشنوایان ایران در پاسخ به سوالی درخصوص وضعیت مشاغل ناشنوایان می‌گوید: ایجاد مشاغل برای ناشنوایان و اولویت‌بندی آن‌ها مستلزم فراهم کردن فرصت‌های شغلی متناسب با توانایی‌های این افراد است. در این راستا، مشاغلی که نیاز به ارتباط شنیداری کمتری دارند یا امکان تطبیق با زبان اشاره و ابزارهای کمکی را دارند، باید به‌طور خاص برای ناشنوایان در نظر گرفته شوند. همچنین، باید قوانینی وضع شود که به کارفرمایان انگیزه دهد تا در استخدام ناشنوایان اولویت قائل شوند و محیط کاری را برای آن‌ها مناسب‌سازی کنند. این اقدامات می‌تواند به افزایش اشتغال و خودکفایی ناشنوایان کمک کند. مشاغل و فعالیت‌های بصری به دلیل وابستگی کمتر به مهارت‌های شنیداری، برای ناشنوایان بسیار مناسب هستند.

وی می‌افزاید: کارهایی که بر توانایی‌های دیداری و تجزیه‌وتحلیل بصری تمرکز دارند، می‌توانند به ناشنوایان فرصت‌های بیشتری برای فعالیت و موفقیت بدهند. مثال‌هایی از این مشاغل شامل طراحی گرافیک، عکاسی، ویرایش ویدیو، برنامه‌نویسی، نقاشی، صنایع دستی، و حتی برخی از حوزه‌های فناوری اطلاعات هستند. این گونه مشاغل نه‌تنها به توانایی‌های بصری ناشنوایان احترام می‌گذارند، بلکه امکان بهره‌مندی از خلاقیت و استعدادهای ویژه آن‌ها را نیز فراهم می‌کنند. علاوه بر این، آموزش‌های فنی در این زمینه‌ها می‌تواند دسترسی ناشنوایان به بازار کار را افزایش دهد.

انتهای پیام

این خبر را در ارتباط ورزشی دنبال کنید.

منبع ایسنا