باید خدا را شکر کنیم استقلال دوباره ۶تایی نشد! | فقط یک بازیکن واقعا استقلالی است،بقیه ادا دارند
به گزارش همشهری آنلاین تیم فوتبال استقلال بر اساس انتظاری که از این تیم میرفت، در دیداری یکطرفه مقابل النصر عربستان شکست خورد تا رؤیابافیهای هواداران این تیم در آسیا به این ترتیب به پایان برسد. درباره تمام دلایلی که باعث شده تا استقلالیها فصل مصیبتباری را سپری کنند، دقایقی با جلال چراغپور، کارشناس فوتبال به گفتوگو نشستیم که در ادامه مشروح آن را از نظر میگذرانید.
میخواهیم استقلال-النصر را با رویکردی متفاوت بررسی کنیم. با توجه به نتیجه بازی رفت، هواداران استقلالی امید زیادی به بازی برگشت داشتند، اما گویا این امید واهی بود.
اجازه بدهید در ابتدای گفتوگو آرامش به وجود بیاوریم و صحبت را با یک ضربالمثل آغاز کنیم. حتما شنیدهاید که میگویند کسی که باد بکارد، طوفان درو میکند. این مصداق وضعیت فعلی است که در استقلال به وجود آمده. به طور کلی هر حادثهای، به خصوص حوادث فوتبالی، چه برای بارسا و منچستر باشد و چه استقلال، این حوادث یکشبه و یکهفتهای و یکماهه اتفاق نمیافتد. این یک پروسه است که وقتی شروع میشود، آنهایی که خبرهاند کم و بیش متوجه میشوند که این تیم یا مجموعه دارد وارد یک پروسه مثبت یا منفی میشود.
بنابراین میتوان دلایل وضعیت فعلی استقلال را هم بررسی کرد.
این پروسهای که منجر به باختها و ناکامیهای پیاپی میشود، پروسهای است که استقلالیها در گذشته هم آن را دیدهاند اما درس نگرفتهاند. این تیم در همین مرحله ۶ گل هم در گذشته خورده است. اگر همان زمان پشت آن نتیجه را نگاه میکردیم چه اتفاقی افتاد که تیمی مثل استقلال با آن عظمت ۶ تا از یک تیم اماراتی بخورد و آنجا پروسه را شناسایی میکردیم و باور داشتیم به علمی بودن حوادث، مطمئناً امروز هم این ناکامیهای عظیم و پیاپی ایجاد نمیشدند. مطمئناً پشت هر حادثهای یک سری عوامل قرار دارد. به طور مثال در همین استقلال، یک مربی میآید که بدون اینکه شکست بخورد، همه رکوردها را میشکند، اما در مواجهه با آن مربی که میبینیم بازار فوتبالی به دنبال اوست، طوری برخورد میکنیم که او هم مجبور شود، طوری جواب بدهد که «من با هرکسی شام نمیخورم» و… یعنی اتفاقاتی میافتد که ما آنها را در نظر نمیگیریم. بعد وقتی بر اثر این اتفاقات حادثه بزرگتری محقق میشود، تازه متوجه میشویم که چه فاجعهای رخ داده است.
به وضعیت تیم در زمان فعلی برسیم. چطور مشکلات گذشته را میتوان به امروز وصل کرد؟
در همین زمان حال باید ببینیم برای حل مشکل و برونرفت از آن چه تفکراتی در سر رؤسا و تصمیمگیران استقلال بود؟ از کجا شروع کردند و به کجا رسیدند؟ به نظر میرسد فقط چیزی که در ذهنشان بود این است که چه چیزی میتواند سیبل محکمتری شود که اینها پشتش جبهه گرفته و آن سیبل حکم سپر را پیدا کرده و از خودشان دفاع کند. یا مثلا کاری کنند که زمان مدیریتشان را طولانیتر کنند. البته این اتفاق در نقاط دیگر فوتبالمان هم دارد میافتد. شاید یک الگو باشد برای بیشتر ماندن! این در حالی است که در این مدت از فکرها، اسمها، آدمها و طرحهای مختلف استفاده کردند، اما اصلاً به این فکر نکردند که این فوتبال شامل رفتار فیزیکی و رفتار ذهنی بازیکنان میشود و این رفتار هم چیزی نیست که یک شبه و یکماهه مطیع یک تفکر شود. یعنی تفکر قبلی را رها کند و یک ماه بعد مطیع یک تفکر دیگر شود. خصوصیات فیزیکی و رفتاریاش را عوض کند، در حالی که این شغلش است و همواره با خطر و در معرض آسیبدیدگی زندگی میکند. در این مدت ببینید که هر کسی که آمده، یک تفکر با خودش آورده و بازیکن موظف است که اول تغییر کند، بعد تفکر را قبول داشته باشد و سپس آن را با جان و دل بپذیرد و در نهایت آن را انجام بدهد. همه اینها امسال در استقلال امتحان و سوار شده و نتیجهاش هم شد بازی در برابر النصر. باز هم جای شکرش باقی است که آن ۶ تا تکرار نشد.
اساساً در سالهای اخیر در استقلال شاهد ثبات در هیچ جایگاهی نبودهایم، ضمن اینکه برخی اتفاقات و حوادث سالهای اخیر باعث شده تا هواداران این تیم همواره ذهنیت داشته باشند. به نظر میرسد این عوامل اصلی ناکامیهای این تیم در سالهای اخیر باشد.
جز اینها یک مورد دیگر هم هست که خود پیشکسوتان استقلال با تمام وجود به نام این تیم وفادار نیستند! در حالی که میبینیم در تیمهای دیگر، حتی تیمهایی مانند سایپا یا پیکان، بازیکنانی دارند که با تمام وجود پای تیم خود میایستند. در همین پرسپولیس نفراتی مانند پروین، پیروانی و کریم باقری هستند که واقعا ستون جمع شدن آن مجموعه زیر خیمهاند. اما استقلال از چنین پیشکسوتانی برخوردار نیست. پس یکی دیگر از عواملی که استقلال به این روز افتاده همین است که استقلال پیشکسوت وفادار ندارد. بنابراین، مدیران نوساندار و نداشتن پیشکسوت وفادار و سنگینوزن که پای کار بیایند و بنشینند و آستین خود را بالا بزنند، بزرگترین عواملی هستند که امروز به این تیم آسیب زدهاند.
به زمین مسابقه برگردیم. مشکل اصلی این تیم در زمین و در ساق پای بازیکنان چیست؟
آنچه که در استقلال اتفاق افتاده این است که افرادی که دارند برای این تیم فوتبال بازی میکنند، هنوز استقلالی نشدهاند. مثلا اگر فوتبالی که روزبه چشمی بازی میکند، ده نفر دیگر هم با همین کیفیت برای این تیم بازی میکردند، استقلال هرگز به این حال و روز نمیافتاد!
منظورتان از کیفیت، تعصب آنهاست؟
منظورم استقلالی بودن است نه تعصب! اگر بگویم تعصب، میگویند تعصب داریم و تعصب تیم را میکشیم، بلکه برخی که اسم نمیآورم، دارند ادا و اصول هم در میآورند، در حالی که با ادا و اصول کار درست نمیشود. اینکه الکی خودت را زمین بزنی یا الکی داد بزنی. در مجموعهای که دارند در زمین بازی میکنند، فقط یک نفر یعنی روزبه چشمی با تمام وجود در زمین بازی میکند، در حالی که شما وقتی در گذشته این تیم را نگاه میکردید، این تیم از خط دفاعی تا خط حمله پر بود از بازیکنانی که این شکلی بودند.
یعنی معتقدید که استقلال به طرز رفتار بازیکنانش باخت؟
این تیم مقابل النصر فقط یک گل تاکتیکی خورد! دو گل دیگر روی همین ادا و اصول به ثمر رسید. نکته مهم دیگر اینکه دوستان دو روز است به این تیم آمدهاند و میخواهند بیلدینگ آپ مدرن بازی کنند، در حالی که مقابل آنها ۵ بازیکن پرسکن حضور داشتند که دو سال است دارند تمرین پرس میکنند. به نظر شما با یک هفته کار، ساختن مدرن از جلوی دروازه میشود دو سال پرس هماهنگ را از کار انداخت؟ وقتی تیم مقابل مربی درست و حسابی جهانی دارد و بیشتر بازیکنانشان هم مهرههای مطرح جهانی هستند، آیا میتوان با یک هفته کار و تغییر استراتژی آنها را مهار کرد؟ همین رونالدو را در زمین آنالیز کنید که چطور در زمین حرکت میکند. آنها هم ما را آنالیز میکنند و جلوی ما هر بلایی میخواهند سرمان در میآورند، به خاطر اینکه رؤیایی بازی میکنیم، رؤیایی فکر میکنیم و رؤیایی برنامهریزی میکنیم و نمیخواهیم واقعیت را بپذیریم. همه اینها باعث میشود تا شاهد حال و روز تیمی مثل استقلال با این وضعیت و ناکامیهای پیاپی باشیم. اگر ده تا روزبه چشمی در استقلال در زمین بازی میکردند، هیچ وقت چنین نتایجی برای این تیم رقم نمیخورد.
این خبر را در ارتباط ورزشی دنبال کنید.
منبع همشهری آنلاین